سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سرگرمی
آدمى در جهان نشانه است و تیرهاى مرگ بدو روانه ، و غنیمتى است در میان و مصیبتها بر او پیشدستى کنان . و با هر نوشیدنى ، ناى گرفتنى است و با هر لقمه‏اى طعام در گلو ماندنى ، و بنده به نعمتى نرسد تا از نعمتى بریده نشود ، و به پیشباز روزى از زندگى خود نرود تا روزى از آنچه او راست سپرى نشود . پس ما یاران مرگیم و جانهامان نشانه مردن ، پس چسان امیدوار باشیم جاودانه به سر بردن ؟ و این شب و روز بنایى را بالا نبردند جز که در ویران کردن آن بتاختند و در پراکندند آنچه فراهم ساختند . [نهج البلاغه]
  • می خواهم نامه ای برای تو بنویسم نویسنده: مجتبی درانی سه شنبه 86/12/28 ساعت 10:29 ص
  •  

    می خواهم نامه ای برای تو بنویسم

    میخواهم نامه ای بنویسم بگویم که دیگر دلم طاقت دوری ندارد من میدانم که تو چه قدر از من دوری

    در قلب من و تو جایی جز عشق نیست عشقی که در کنار تو فقط و فقط جاودانه است.

    میخواهم نامه ای بنویسم که شاید این راه دور را برای من و تو نزدیک کند بنویسم که شاید راه 

    من و تو  دور باشد ولی وقتی قلبها به یکدیگر نزدیک باشد دیگر آن دوری به نزدیکی و شاید با هم

    و در کنار یکدیگر بودن را بدهد.

    مینویسم که عشق من نسبت به تو و عشق تو نسبت به من کم نشود


  • نظرات دیگران ( )
  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ